"رابطه زبان و اندیشه مدرن با نگره و شیوه برخورد انسان مدرن با جهان پیرامون یکی از دغدغه های اصلی آشوری است."
امضای توافقنامه امنیتی بین افغانستان و آمریکا بیش از آنچه انتظار میرفت به طول انجامید. بعد از تصویب پیمان استراتژیک با کلیک رای اکثریت اعضاء شورای ملی افغانستان، توقع میرفت که توافقنامههای اجرایی آن به زودی ازطرف تیم مشترک دو کشور تهیه و بعد از تصویب به اجرا گذاشته شود.
اما گذشت زمان و تداوم تنش میان کابل و واشنگتن ازیک سو و تداوم اعتراضهای گروههای مخالف مسلح و انتقاد نیروهای اپوزیسیون سیاسی از جانب دیگرنشان داد که توافقنامه امنیتی ارزشش کمتر از اصل پیمان استراتژیک نیست.
بعد از چند دور گفتوگوی توام با تنش که در مواقعی از سوی برخی جریانهای سیاسی مخالف دولت نمایشی هم تلقی شد، این توافقنامه بین حامد کرزی و جان کری امضا شد. توافقنامه امنیتی که به مثابه یک قرارداد ساده، به منظور اجرای مقررات مندرج در پیمان استراتژیک به امضا رسیده، از نظرنظام حقوقی آمریکا سند نهایی است و درصورت موافقت افغانستان لازم الاجرا خواهد بود.
افغانستان اعتبارحقوقی این سند را منوط به تایید لویه جرگه و تصویب شورای ملی افغانستان کرده است. از نظر موازین حقوق بین الملل از این رهگذر ایرادی بر افغانستان وارد نیست؛ چون حقوق بین الملل این اصل را به رسمیت شناخته است که در چنین موارد، صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
بناء است توافقنامه امنیتی درلویه جرگه مشورتی و سپس درشورای ملی بحث شود و نمایندگان نخبه ملت پس از بررسی و دقت کافی، راجع به تصویب نهایی آن تصمیم گیرند. اکنون لازم به نظر میرسد که به محتوای آن موشکافانه نظری انداخته شود تا نقاط قوت وضعف آن آشکارگردد.
فمینیسم مجموعهٔ گستردهای از نظریات اجتماعی، جنبشهای سیاسی، و بینشهای فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده یا از زنان الهام گرفته شده، مخصوصاً در زمینهٔ شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکز خود را معطوف به تهدید نابرابریهای جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کردهاست. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب میشوند.
در طی یک قرن و نیم، جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار دادهاست.
فمینیستهای اولیه را به اصطلاح «موج اوّل فمینیسم» مینامند. نهضتهای حقطلبانهٔ زنان تا سال ۱۹۶۰ جزو موج اوّل هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد میکند، بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آنها اشاره کند و یا مردان را از این بابت سرزنش کند. موج اوّل فمینیستی با روشنگریهای مری ولستون کرافت و بیانیهٔ ۳۰۰ صفحهایاش در سال ۱۷۹۲ در انگلستان آغاز شد. یکی از کمپینهای عموماً موفق فمینیستها، جنبش دستیابی به حق رأی بود که به وسیلهٔ فعالانی چون املین پنکهرست رهبری میشد. پنکهرست جزو دستهای از زنان بود که پیش از جنگ جهانی اول در کمپین بعضاً خشونتآمیزی برای دستیابی به حق رأی برای زنان فعالیت میکردند. زنان انگلیسی و آلمانی در پایان جنگ جهانی اول به حق رأی دست پیدا کردند، اما در فرانسه و ایتالیا، تا پایان جنگ جهانی دوم حق رأی نداشتند.
با این وجود، با استیفای حق رأی به زنان، بحث حضور زنان در حوزهٔ عمومی پایان نیافت و مدتها پس از این بود که زنان توانستند در عرصهٔ عمومی (همچون کار در ادارات دولتی) شرکتی فعالتر داشتهباشند. در همین راستا و پس از موفقیت کمپین حق رأی زنان، برخی از زنان موج دومی را به راه انداختند که بر محدودیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر زنان تمرکز داشت. این مرحله از فمینیسم، به ویژه در فرانسه و انگلستان، به واسطهٔ آثار سیمون دو بووار و ویرجینیا وولف تاثیرگذار بود. هر دوی این نویسندگان، زنان را به پیگیری حقوق فرهنگی خود، فراتر از صرف حقوق سیاسی، تشویق میکردند. در اواخر قرن بیستم، نویسندگانی چون جولیا کریستوا، لوس ایریگری و سایرین در موج سوم فمینیسم، نویسندگانی چون دو بووار را به خاطر نادیده گرفتن ساختارهای ژرف زبان و ناخودآگاه انسان که به باور موج سوم مانع آزادی زنان است، نقد کردهاند. این نویسندگان تأکید بیشتری بر زنانگی و ویژگیهای بدن زنان دارند و بر این باورند که نویسندگان موج دوم، همچنان مردان را مدل زنان قرار دادهاند و ساختارهای مردانهٔ زبان را به قدر کافی نکاویدهاند. موج سوم در زمینههای متعددی بروز پیدا کرده است، اما همچنان ملهم از تمهای فمینیسم در موجهای اول و دوم خود است.
فمینیسم سعی میکند تا ضمن درک دلایل نابرابریهای موجود، تمرکز خود را به سیاستهای جنسیتی، معادلات قدرت و جنسیت معطوف نماید.
موضوعهای کلّی مورد توجه فمینیسم تبعیض، رفتار قالبی،و مردسالاری/پدرسالاری هستند. فعالان فمینیست به مواردی مانند برابری جنسیتی، حقوق تولیدمثلی، خشونت خانگی، برابری دستمزد، آزار جنسی، و تبعیض جنسیتی میپردازند.
جوهرهٔ فمینیسم آن است که حقوق، مزیتها، مقام و وظایف نبایستی از روی جنسیت مشخص شوند. به رغم اینکه بسیاری از رهبران فمینیسم زنان بودهاند ولی این بدان معنا نیست که تمام فمینیستها زن هستند.
تمام فمینیستها به اصل موضوع تلاش برای احقاق حقوق زنان معتقد هستند، ولی در مورد علل این ستمدیدگی و روشهای مبارزه با آن اختلاف وجود دارد و همین مسأله موجب همراهی فمینیسم با پسوندهای متفاوت شدهاست.
در ادامۀ مقاله: فمینیسم
سردرگمی برای پیداکردن برابر نهاد واژه های تخصصی مورد استفاده در زبانهای اروپایی، یکی از رایجترین پیشامدهایی است که دیر یا زود هر مترجم یا مولفی را با خود درگیر می کند.
این سردرگمی زبانی، به طور طبیعی، برای هر شخصی که قصد نزدیک شدن به یک متن ادبی یا نظریه علمی دارد که در بافتار فرهنگ و زبانی دیگر صورت بندی شده، پیش می آید.
برای نمونه سالهاست که در میان دانشوران و مترجمان انگلیسی زبان بر سر انتخاب برابر نهاد برای دو واژه Sinn و Bedeutung (که دو ترم تخصصی در فلسفه زبان فرگه هستند) اختلاف هست.
اما گستردگی و پایداری این مساله بغرنج در طول بیش از یک قرن در زبان فارسی باور به رشدنایافتگی یا معلولیت زبان فارسی در انتقال مفاهیم نو را پدید آورده است.
این باور گاه تا حد یک بدبینی افراطی در مورد توانایی زبان فارسی در بیان مفاهیم رایج در علم مدرن پیش رفته اما اغلب خود را در شکل تلاشهای محدود برای بازنگری و بهبود موضعی مشکل نشان داده.
تلاشهایی که دستاوردشان نه تثبیت یک زبان علمی همگن برای انتقال و ترجمه متون و مفاهیم مدرن، بلکه نوعی زبان چندبافتی و حتی در مواردی کاملا بیگانه است که راه را بر درک و دریافت خواننده فارسی زبان می بندد.
"رابطه زبان و اندیشه مدرن با نگره و شیوه برخورد انسان مدرن با جهان پیرامون یکی از دغدغه های اصلی آشوری است."
داریوش آشوری در رساله «زبان باز» در پی شکافتن و بررسی این دشواری و ترسیم راهی برای برون رفت از آن است. رساله از دو بخش تشکیل شده.
بخش نخست واکاوی رابطه زبان و مدرنیت به طور کلی است. تحلیلی که با بررسی نحوه رویارویی زبانهای پیشتاز مدرنیت با نیازهای نوین زبانی خود، سویه تاریخی پیدا می کند. در بخش دوم، آشوری دگردیسی زبان فارسی را در مواجهه با مدرنیت بررسی می کند.
در ادامۀ مقاله: زبان فارسی و چالش مدرنیت
از جنگ خاورمیانه در ماه ژوئن ۱۹۶۷ بیش از چهل سال میگذرد و در این سالها، منطقه شاهد طرح صلحهای متعدد و مذاکرات صلح بیشماری بوده است.
برخی از این تلاشها موفقیت آمیز بوده از جمله مذاکرات بین اسرائیل و مصر و اسرائیل با اردن. ولی تلاش ها برای حل ریشه اصلی مناقشات و اختلافات موجود، یعنی مناقشه اسرائیل و فلسطینیان تا کنون به نتیجه نرسیده است.
این قطعنامه در نوامبر سال ۱۹۶۷ به تصویب رسید و در آن اصلی که بیشتر طرح صلح های بعدی بر اساس آن صورت گرفته لحاظ شده، یعنی معاوضه زمین با صلح.
پس از جنگ خاورمیانه در سال ۱۹۶۷، چندین طرح صلح پیشنهاد شد ولی تا بعد از جنگ اعراب و اسرائیل در اکتبر۱۹۷۳، هیچ اتفاقی نیفتاد. در پی این جنگ بود که جو تازه ای برای دستیابی به صلح به وجود آمد و به سفر تاریخی انورسادات، رئیس جمهوری وقت مصر به اسرائیل در نوامبر ۱۹۷۷ منجر شد.
هدف از این کنفرانس که آمریکا و شوروی برگزارکننده آن بودند و در پی پیمان صلح اسرائیل و مصر بود، ترغیب سایر کشورهای عرب به امضای پیمان مشابهی با اسرائیل بود.
در مذاکرات اسلو سعی شد نقص گفتگوهای سابق یعنی عدم مذاکره مستقیم بین فلسطینیان و اسرائیلی ها برطرف شود. اهمیت مذاکرات این بود که اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین نهایتا با شناسائی متقابل یکدیگر موافقت کردند.
در پی موافقتنامه اسلو، تلاش های مختلفی برای تسریع در روند تخلیه سرزمین های اشغالی و تشکیل حکومت خودگردان فلسطینیان بر اساس موافقتنامه مورد بحث صورت گرفت. پس از آن در سال ۲۰۰۰، بیل کلینتون رئیس جمهوری آمریکا خواست که به مسائل نهایی از جمله تعیین مرزها، وضعیت بیت المقدس و پناهندگان بپردازد. در مذاکرات اسلو بحث در باره این مسائل به گفتگوهای بعدی موکول شده بود.
اگر چه در این سال، دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون به پایان خود نزدیک می شد، او حاضر به تسلیم نشد و طرحی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن مذاکرات بیشتری در واشنگتن، قاهره و سپس در طابا در مصر صورت گرفت. این تماس ها درسطح بالا نبود ولی اختلافات کاهش یافت بدون این که حل شوند.
پس از شکست مذاکرات دو جانبه و از سرگیری مناقشات، در اجلاس سران عرب در مارس ۲۰۰۲ در بیروت، عربستان سعودی طرح صلح تازه ای را پیشنهاد کرد. در این طرح برخورد چند جانبه با مسئله پیشنهاد شده و بخصوص به این موضوع اشاره شده بود که تمام جهان عرب خواستار پایان این مناقشه هستند.
نقشه راه طرحی است که توسط گروه چهار جانبه شامل آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد تهیه شده است. در این طرح، جزئیات فیصله نهایی مناقشه تعیین نشده ولی شرح داده شده که چگونه می توان با این مسئله برخورد کرد. نقشه راه در نتیجه تلاش های جورج میچل، سناتور آمریکایی بود که هدف آن بازگرداندن روند صلح به مسیری بود که در سال ۲۰۰۱ آغاز شده بود.
در حالی که تلاش های رسمی به مانع برخورد می کرد، در دسامبر ۲۰۰۳، رسیدن به یک توافق غیر رسمی بین یوسی بیلین، یکی از طراحان اسرائیلی موافقتنامه اسلو و یاسر عبد ربه، وزیر اطلاعات سابق فلسطینیان، اعلام شد.
جورج بوش، در دومین دوره ریاست جمهوری خود میزبان کنفرانسی در شهر آناپولیس در ایالت مریلند بود که با هدف از سرگیری روند صلح تشکیل شده بود.
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا پس از این که به قدرت رسید بلافاصله تلاش کرد تا مذاکرات صلح خاورمیانه را از سر بگیرد. تماسها میان اسرائیل و طرف فلسطینی در ماه مه ۲۰۰۹ پس از وقفهای ۱۹ ماهه از سر گرفته شد. مذاکرات غیر مستقیم طرفین از طریق جورج میچل، نماینده ویژه باراک اوباما صورت گرفت.
برای جزئیات بیشتر در مورد این موضوع: کلیک نمایید
امدادرسانان در اندونزی موفق شدهاند تا جان ۱۹۰ مسافر قایق حامل پناهجویان را که در سواحل این کشور غرق شد، نجات دهند.
این قایق به دلیل آب و هوای نامساعد در ساحل جاوا غرق شد.
تا کنون مرگ حداقل ۹ نفر تائید شده است که دو نفر از آنها کودک هستند.
طبق گزارشها بیش از ۲۰۰ نفر در این قایق حضور داشتند.
مقامهای محلی گفتهاند که به تلاشهای خود برای یافتن افرادی که ناپدید شدهاند، ادامه خواهند داد.
بنابر گزارشها، پناهجویان عمدتا ایرانی، عراقی، سوری و سریلانکایی بوده و از راه جاوه اندونزی عازم استرالیا بودند.
بسیاری از مهاجران غیرقانونی به استرالیا در سالهای اخیر را شهروندان ایران و افغانستان تشکیل می دهند.
ولی سوال اساسی این هست که آیا جان و ایمان مهم تر است یا آسترالیا و پناهجویی؟
در اینجا به یکی از شبهات مطرح شده پیرامون آیات قرآنی می پردازیم. مطالب اینگونه بیان شده اند که ظاهرا یکی دو پاراگراف از انتهای یک مقاله می باشند، یعنی بدینصورت: به قول ابوزید باید اصل و فرع را در گفتارهای قرآنی بازشناخت. هرجا سخن از عبادت یا آفرینش است خدا میان زن و مرد فرقی ننهاده است. اما وقتی به قلمرو اجتماعی میرسد گفتارهای قرآن تبعیضآمیز به نظر میآیند. ابونصر میگوید گفتارهایی که به موقعیت اجتماعی زن اشاره دارد همه بسته به سیاق نزول آیاتاند. در نتیجه باید اصل را آیات ناظر به آفرینش زن و مرد قرار داد که آنها را برابر میدانند.
در ادامۀ مقاله: پاسخ به شبهه حقوق زن در قرآن
سلام و عرض ادب دارم خدمت تمام بیننده های محترم وبلاگم.
خیلی وقت شده است که نسبت مصروفیات که داشتم نتوانستم به وبلاگم سر بزنم و بهروز رسانی نمایم.
ان شاء الله بزودی دست بکار خواهم شد تا فعالیت خود را در این برگه به کمک شما دوستان آغاز نمایم.
بدرود.
از نظر لغوی، کلمه لیبرالیسم از ریشه لاتینی liber به معنای آزاد گرفته شده است. اولین اطلاق واژه liberalis به معنای فرد سخاوتمند یا آزاده بود. بعدها در قرون وسطی، تعبیر liberal arts رواج یافت که به دو دسته علوم یونانی و رومی اشاره داشت. این کلمه به تدریج بار منفی یافت؛ به طوری که در آثار شکسپیر بر افراد عیاش و بیبندوبار اطلاق میشد. لیکن اولین کاربرد سیاسی آن زمانی بود که حزب اسپانیایی «لیبرال» در 1812، این عنوان را برای خود انتخاب کرد. (ایشان خواهان حکومت مشروطه بودند) امروزه با گذشت حدود سیصد سال از عمر لیبرالیسم و گستره و تنوع فرهنگها و جوامعی که در آنها رواج یافته است، به دشواری میتوان این مکتب را تعریف کرد.
در عین حال، با تمامی اختلافنظرها و سیالیت مرزهای مفهومی، برخی ارزشها و تعهدات را میتوان برشمرد که لیبرالیسم در پی برآوردن آنهاست و در این چند نکته، کمترین اختلاف میان اهل نظر وجود دارد. به این ترتیب، اطلاع از آنها تا حد زیادی ما را با حوزه معنایی لیبرالیسم و تفاوت آن با سایر مکاتب سیاسی آشنا میکند.
برای ادامۀ مقالۀ: لیبرالیسم فشرده...
بورژوازی تازه بر پایه برنامه مترقی و نوسازی اجتماعی و فرهنگی خود توانست نقش رهبر با ثبات و مقتدر جوامع سده نوزدهم اروپا را به عهده گیرد. اما طبقه دیگری که با گامهای پرشتاب به پیش میامد و مرتب به دامنه رشد کمی و نقش آن افزوده میشد، طبقه کارگر بود. رشد فنی و علمی گسترده و اختراعات تازه به تکامل سریع صنایع گوناگون منجر شد و نیاز به نیروی کار تازه نفس و یارگیری کارخانجات از روستاها و مناطق پرجمعیت غیر شهری را از نیمه سده نوزدهم بنحو محسوسی افزایش داد. شهرها گسترش می یافت و توده های سراریز شده به کارخانجات ناگزیر در مناطق حاشیه شهرها دچار فقر و حرمان وحشتناکی شدند. مسایل کارگری به سرعت به یک پرسش جدی و تازه تبدیل شد. قیام سال ۱۸۳۰ پاریس که با مبارزه کارگران و شرکت آنها در سنگرهای خیابانی و فداکاریهای بسیار تحقق یافت، در عمل به سود طبقه بورژوازی و بهره برداری سیاسی و اقتصادی او انجامید. ولی در انقلاب...
ادامه مطلب ...
آرمان
گرایان مایل بودند که امنیت را حاصل صلح بدانند،بدین معنی که صلح پایدار
باعث تامین امنیت همه خواهدشدودردیدگاه آنان جنگ مهم ترین تهدید ناشی
ازمسئله امنیت ملی بود،وازاین روبود که سیاستهایی مانند خلع سلاح،کنترل
تسلیحات وهمکاریهای بین المللی رامطرح نمودند.
درمقابل واقع گرایانی مانندمورگنتاوکارمعتقد
بودند که قدرت ومنافع ملی مبنای اصلی وحاکم برروابط کشورها راتشکیل می
دهد.همچنین شرایط بین المللی همراه بارقابتها ونزاعها نیز زمینه واقع
گرایی رافراهم ساخت و آرمان گرایان را که بی توجه به زمان و هدف،قصد رسیدن
به اهداف را داشتند مسئول به هم ریختن صلح می دیدند.
در ادامۀ مقاله: امنیت ملی از دیدگاه مکاتب گوناگون روابط بین الملل
در مورد کلمه مشروعیت و نیز بررسی کاربرد این کلمه در ساختار مدنی جامعه و انتفاع شهروندان از آن لازم به ذکر است که این مقاله در 4 بخش است که قسمت اول این مقاله برای شما دست اندر کاران عزیز ارایه شده است.
باید قبل از هر چیز میبایست متذکر شد که این مقاله تنها علمی و بدون در نظر گرفتن هیچ فرد و یا موقعیت خاصی به رشته تحریر در آمده و تنها برای دست یابی به اندیشه ,شکوه تر و بهتر است نه چیز دیگر.
در ادامه ی مقاله: مشروعیت و نگرش سیاسی شهروندان
تمدن یونان باستان از تاثیرگذارترین فرهنگ هایی است که حیات بشر به خود دیده است. پتانسیل هنری یونان از چنان نیرویی برخوردار است که با گذشت دهه ها و قرن ها همچنان می توان ردپای هنر هنرمندان آن را در فرهنگ های سرزمین های جهان مشاهده نمود.حضور چهارگزینه از عجایب هفت گانه دنیا در میان آثار یونان باستان نمایانگر فرهنگ غنی و ماندگار این سرزمین است.توجه یونانیان به دو عنصر زیبایی شناختی و انسان گرایی به خلق آثاری انجامید که تا امروز نیز الهام بخش بسیاری از هنرمندان است.
در ادامه ای مقاله: نگاهی به تاریخ هنر یونان باستان
مردم سالاری دینی، بدین معنی است که ارزشهای دینی و مذهبی نقش اساسی در حوزه عمومی جامعهای که مملو از مردم مذهبی میباشند ایفا می نماید. مردم سالاری دینی در چارچوب عقل گرایی قرار گرفته و دارای اجزاء مشخص میباشد. با پذیرش این مفهوم بدین ترتیب مردم سالاری خود دارای نوعی چند گانگی (plurality) در جامعه بین الملل میگردد.
در ادامه ای مقاله: دمکراسی دینی و پاسخ به ابهامات مربوطه
رابطه بین اسلام و دموکراسی در جهان معاصر پیچیده و مشکل برانگیز است. جهان اسلام از حیث طرز تفکر یکپارچه ی نیست. چشماندازهای وسیعی در این جهان وجود دارد، از اندیشههای افراطی کسانی که وجود هرگونه ارتباط بین اسلام و دموکراسی را نفی میکنند گرفته تا کسانی که معتقدند اسلام خود به نظام دموکراتیک فرمان میدهد. در میان اندیشههای افراطی، در شماری از کشورهایی که اکثریت جمعیت آنها مسلمان هستند، بسیاری از مسلمانان بر این باورند که اسلام حامی و پشتیبان دموکراسی است، اگر چه نظام سیاسی خاص آنها مشخصا تحت عنوان نظام اسلامی شناخته میشود.
ادامه مطلب ...ماهیت علم جدید برای مسلمانان، اعم از پیر و جوان، ضرروت مطلق دارد. علاوه بر این، مسلمانان باید دربارۀ رابطۀ میان علم جدید به عنوان ساختار نظری و معرفتی نسبت به جهان مادی، با کاربرد آن در زمینههای گوناگون، از پزشکی گرفته تا صنعت، یا همۀ آنچه بنا به تعبیر مصطلح و رایج میتوان تکنولوژی نامید، نیز مطالعه کنند. بسیاری از متفکران مسلمان در قرن گذشته آثار زیادی دربارۀ علم جدید نوشتهاند و اکثر ایشان علیرغم مخالفتشان با ارزشهای گوناگون فرهنگی و دینی و اجتماعی غرب، به نحوی تقریباً مطلق از علم غربی تجلیل کرده و آن را از ظن خود با همان علمی که در تمدن اسلامی مطرح بوده یگانه و یکسان گرفتهاند. در واقع بسیاری از اینان مدعی بودهاندکه علم جدید چیزی جز ادامه و امتداد علوم اسلامی و صورت بسط یافتهی آن در متن جهان غرب نیست.
ادامه مطلب ...دموکراسی یا مردمسالاری، نخستین بار در یونان مطرح شد.دموکراسی نظامی سیاسی است که در آن مردم،نه شاهان و اشراف،حکومت میکنند.
انواع دموکراسی
میان انواع دموکراسی، تفاوتهای اساسی وجود دارد که دموکراسی نمایندگی چندحزبی، دموکراسی نمایندگی یکحزبی و دموکراسی مشارکتی را از یکدیگر متمایز میکند.
دموکراسی نمایندگی به این معناست که تصمیمات مربوط به جامعه، نه توسط اعضای آن، بلکه توسط افراد خاصی که مردم انتخاب کردهاند؛گرفته میشود. شکلهای گوناگون دموکراسی نمایندگی در بسیاری از سازمانها هم وجود دارد.
ادامه مطلب ...
حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان بروز سه شنبه در کنفرانس بین المللی کابل گفت او متعهد میباشد که قوای مسلح افغانستان تا سال 2014 مسئولیت امنیتی را به عهده میگیرند.
آقای کرزی همچنان بر شرکای بین المللی اصرار ورزید تا حکومت افغانستان را اجازه دهند، در مصرف پول های مساعدتی صلاحیت بیشتری داشته باشد. آقای کرزی گفت جامعۀ جهانی پول کافی را برای سه سال آینده به افغانستان تعهد نموده، ولی او خواهان به مصرف رسانیدن آن از طریق حکومت گردید.
در ادامه مقاله: افغان ها مسئولیت امنیتی را تا 2014 به عهده میگیرند
موضوع چگونگی برقراری تجارت بین الملل به طور اصولی در زمان مرکانتیلیسم یعنی مدت زمان بین قرون ۱۶ و ۱۸ مطرح شده است. در آن زمان استدلال میشد که موقعیت حد مطلوب برای یک کشور در ارتباط با تجارت خارجی وقتی حاصل است که آن کشور بتواند صادرات خود را افزایش و واردات را کاهش دهد. بر این اساس در هر صورت باید گروهی از کشورها به زبان دیگر برخی از کشورها از برقراری تجارت بین الملل منتفع میشدند. |
در ادامه مقاله: مرکانتیلیسم
در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ در منطقه شمالی شبه جزیره کره تهاجم خود را برای تصرف منطقه جنوبی آغاز کردند. ایالات متحده آمریکا در همان روز از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای را به تصویب رساند که بر اساس آن، نیروهای سازمان ملل متحد با ارتش کره شمالی وارد جنگ شدند. از آنجا که بخش عمده نیروهای سازمان ملل را سربازان آمریکایی تشکیل میدادند، جنگ کره به جنگ آمریکا علیه کمونیستها در شرق آسیا تبدیل شد.
در ادامه مقاله: جنگ کوریا - و صاحبان قدرت وقت
در ادامه مقاله: نقش ادبیات در تکوین شخصیت