اندیشکدۀ سیاست و روابط بین الملل

دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد

اندیشکدۀ سیاست و روابط بین الملل

دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد

زبان فارسی و چالش مدرنیت

سردرگمی برای پیداکردن برابر نهاد واژه های تخصصی مورد استفاده در زبانهای اروپایی، یکی از رایج‌ترین پیشامدهایی است که دیر یا زود هر مترجم یا مولفی را با خود درگیر می کند.

این سردرگمی زبانی، به طور طبیعی، برای هر شخصی که قصد نزدیک شدن به یک متن ادبی یا نظریه علمی دارد که در بافتار فرهنگ و زبانی دیگر صورت بندی شده، پیش می آید.


برای نمونه سالهاست که در میان دانشوران و مترجمان انگلیسی زبان بر سر انتخاب برابر نهاد برای دو واژه Sinn و Bedeutung (که دو ترم تخصصی در فلسفه زبان فرگه هستند) اختلاف هست.

اما گستردگی و پایداری این مساله بغرنج در طول بیش از یک قرن در زبان فارسی باور به رشدنایافتگی یا معلولیت زبان فارسی در انتقال مفاهیم نو را پدید آورده است.

این باور گاه تا حد یک بدبینی افراطی در مورد توانایی زبان فارسی در بیان مفاهیم رایج در علم مدرن پیش رفته اما اغلب خود را در شکل تلاشهای محدود برای بازنگری و بهبود موضعی مشکل نشان داده.

تلاشهایی که دستاوردشان نه تثبیت یک زبان علمی همگن برای انتقال و ترجمه متون و مفاهیم مدرن، بلکه نوعی زبان چندبافتی و حتی در مواردی کاملا بیگانه است که راه را بر درک و دریافت خواننده فارسی زبان می بندد.

"رابطه زبان و اندیشه مدرن با نگره و شیوه برخورد انسان مدرن با جهان پیرامون یکی از دغدغه های اصلی آشوری است."

داریوش آشوری در رساله «زبان باز» در پی شکافتن و بررسی این دشواری و ترسیم راهی برای برون رفت از آن است. رساله از دو بخش تشکیل شده.


بخش نخست واکاوی رابطه زبان و مدرنیت به طور کلی است. تحلیلی که با بررسی نحوه رویارویی زبانهای پیشتاز مدرنیت با نیازهای نوین زبانی خود، سویه تاریخی پیدا می کند. در بخش دوم، آشوری دگردیسی زبان فارسی را در مواجهه با مدرنیت بررسی می کند.


در ادامۀ مقاله:  زبان فارسی و چالش مدرنیت

توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا؛ نقاط قوت وضعف

امضای توافقنامه امنیتی بین افغانستان و آمریکا بیش از آنچه انتظار می‌رفت به طول انجامید. بعد از تصویب پیمان استراتژیک با کلیک رای اکثریت اعضاء شورای ملی افغانستان، توقع می‌رفت که توافقنامه‌های اجرایی آن به زودی ازطرف تیم مشترک دو کشور تهیه و بعد از تصویب به اجرا گذاشته شود.

اما گذشت زمان و تداوم تنش میان کابل و واشنگتن ازیک سو و تداوم اعتراض‌های گروه‌های مخالف مسلح و انتقاد نیروهای اپوزیسیون سیاسی از جانب دیگرنشان داد که توافقنامه امنیتی ارزشش کمتر از اصل پیمان استراتژیک نیست.

بعد از چند دور گفت‌وگوی توام با تنش که در مواقعی از سوی برخی جریان‌های سیاسی مخالف دولت نمایشی هم تلقی شد، این توافقنامه بین حامد کرزی و جان کری امضا شد. توافقنامه امنیتی که به مثابه یک قرارداد ساده، به منظور اجرای مقررات مندرج در پیمان استراتژیک به امضا رسیده، از نظرنظام حقوقی آمریکا سند نهایی است و درصورت موافقت افغانستان لازم الاجرا خواهد بود.

افغانستان اعتبارحقوقی این سند را منوط به تایید لویه جرگه و تصویب شورای ملی افغانستان کرده است. از نظر موازین حقوق بین الملل از این رهگذر ایرادی بر افغانستان وارد نیست؛ چون حقوق بین الملل این اصل را به رسمیت شناخته است که در چنین موارد، صلاح مملکت خویش خسروان دانند.


بناء است توافقنامه امنیتی درلویه جرگه مشورتی و سپس درشورای ملی بحث شود و نمایندگان نخبه ملت پس از بررسی و دقت کافی، راجع به تصویب نهایی آن تصمیم گیرند. اکنون لازم به نظر می‌رسد که به محتوای آن موشکافانه نظری انداخته شود تا نقاط قوت وضعف آن آشکارگردد.


در ادامۀ مقاله: توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا؛ نقاط قوت وضعف