اندیشکدۀ سیاست و روابط بین الملل

دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد

اندیشکدۀ سیاست و روابط بین الملل

دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام آباد

'ایرانی ها چگونه تحریم را دور می زنند'

دو هفته پس از آنکه خزانه داری آمریکا رسما درباره معامله با بانکهای ایران به موسسات مالی جهانی هشدار داد، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی تحلیلی به این موضوع پرداخته است که تحریمهای مالی علیه ایران، چگونه باعث رواج یافتن نحوه های غیر رسمی تر انتقال پول به خارج از ایران شده است، که به اعتقاد این روزنامه تحریم ها را کم اثر ساخته است.فایننشال تایمز گزارش را با روایت نحوه کار "شهرام"، یک مجری طرح های ساختمانی، آغاز می کند که برای انتقال پول به دوبی، جهت سرمایه گذاری در بخش مسکن، از سیستم بانکی استفاده نمی کند.شهرام به آنا فایفیلد، خبرنگار این روزنامه می گوید که به توصیه صرافی که با او کار می کند، از فرستادن مبالغ بالای 100 هزار دلار در هر بار خود داری می کند و حداکثر 40 هزار دلار یا 50 هزار دلار پول را از طریق حواله می فرستد.شهرام می گوید: "اگر بخواهم به آمریکا پول بفرستم یا از آمریکا پول دریافت کنم، این کار را از طریق ترکیه انجام می دهم."

در ادامه مقاله: 'ایرانی ها چگونه تحریم را دور می زنند'

پنج سال در انتظار صلح

تجاوز نظامی آمریکا به عراق در مارس ۲۰۰۳، حکومت دیکتاتورانه صدام حسین را واژگون کرده اما درگیری هایی را باعث شد که پایانی برایش متصور نیست.

در برابر حکومت حاکم، طرفداران حکومت شیعی و احزاب مسلح سنی هستند که از سرنگونی رژیم گذشته ناراضی به نظر می رسند. استعمار کنندگان انگلیسی در اوایل قرن بیستم عراقی های سنی را به عنوان نمایندگان حاکم انتصاب کردند، اما پس از استقلال عراق جمعیت شیعه این کشور به طور پیوسته ای روبه افزایش یافت و صدام حسین به عنوان یک حاکم سنی در راس قدرت قرار گرفت و هر کسی را که در برابر او بود، به شدت سرکوب می کرد، هنوز سرکوب های وحشیانه وی در مورد بعضی از مناطق شیعه و کردنشین در خاطر ها باقی است.

در ادامه مقاله: پنج سال در انتظار صلح

مشعل المپیک، شعله های اختلاف غرب و چین را برمی افروزد

تنش سیاسی میان چین و دولت های غربی که در روزهای اخیر به بهانه گردش مشعل المپیک در صحنه جهانی اوج گرفته است با دعوت دالایی لاما رهبر اصلی ناراضیان سیاسی تبت به آمریکا وارد مرحله خطرناکی شد.

مشعل المپیک، شعله های اختلاف غرب و چین را برمی افروزد

انتخابات آمریکا؛ روندی بیهوده در قالب ظاهری دموکراتیک

"قبل از آن که از انتخابات آمریکا سخن به میان آوریم، باید نگاهی به اساسنامه‌ی تشکیلاتی دو حزب سیاسی آمریکا یعنی حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه داشته باشیم.

اساسا قبل از آن‌ که یک حزب سیاسی تشکیل شود هرم ریاستی این حزب تشکیل می‌شود و پس از آن این حزب به ریاست تعیین شده اداره می‌شود. جالب است بدانیم هیچ یک از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا از این مزیت اصلی که یک حزب سیاسی از آن برخوردار است، برخوردار نیستند. یک حزب سیاسی استراتژی واحد و مشخصی را از خود ارایه می‌دهد و معمولا تمامی نمایندگان این حزب بر اساس این استراتژی حرکت می‌کنند.

 

انتخابات آمریکا؛ روندی بیهوده در قالب ظاهری دموکراتیک

همکاری آمریکا با اعراب در برابر نفوذ ایران در عراق

رایان کروکر سفیر آمریکا در بغداد خطاب به کشورهای عرب گفته است که اگر آنان نگران نفوذ ایران در عراق هستند، باید حضور سیاسی و اقتصادی خود را در عراق گسترش دهند.آقای کروکر از اینکه کشورهای عرب در بغداد سفارتخانه ندارند و مقام‌های ارشد آنها به عراق سفر نمی‌کنند به طور تلویحی انتقاد کرده و این مساله را سبب بسط نفوذ ایران در عراق دانسته‌ است.گفته می‌شود رایان کروکر به همراه دیوید پتریوس، فرمانده نظامیان آمریکا در عراق، به زودی عازم ریاض می‌شوند تا رهبران عربستان سعودی را به بازگشایی سفارتشان در بغداد تشویق کنند.کشورهای عرب، به رغم ناخشنودی از رژیم صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق، از سرنگونی آن توسط ارتش آمریکا راضی به نظر نمی‌رسند و حاضر به گسترش مناسبات خود با دولت نوری المالکی نخست وزیر شیعه عراق نیستند.

همکاری آمریکا با اعراب در برابر نفوذ ایران در عراق

اسرائیل متهم به 'شکنجه روانی' فلسطینیان شد

یک گروه حقوق بشر در اسرائیل، مقام های این کشور را متهم به شکنجه روانی فلسطینیان بازداشتی کرده است.این گروه حقوق بشری در گزارش هشتاد و سه صفحه ای خود گفته است که اسرائیلی ها، بازداشتیان فلسطینی را تهدید به اقدام علیه نزدیکان و خانواده هایشان در صورت عدم همکاری با پلیس می کند.در گزارشی که امروز در اسرائیل منتشر شد، کمیته عمومی علیه شکنجه در اسرائیل، شش مورد را بیان کرده که در آن به بازداشت شدگان فلسطینی گفته شده بود که اع ضای خانواده آنها بازداشت شده، در حالی که این خبر صحت نداشت. همچنین مواردی بوده که اعضای خانواده بازداشت شدگان بدون تفهیم اتهام بازداشت شده اند.در یک مورد، یک بازداشتی فلسطینی پس از آنکه از سوی نیروهای امنیتی پلیس شنید که پدر و همسرش بازداشت و شکنجه شده اند، دست به خودکشی زد.

اسرائیل متهم به 'شکنجه روانی' فلسطینیان شد

خلیلزاد از مقام خود در سازمان ملل استعفا می دهد

زلمی خلیلزاد سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، می گوید ظرف چند ماه آینده، از این مقام کناره گیری خواهد کرد.آقای خلیلزاد که با تلویزیون غیردولتی آریانا سخن می گفت، همچنین شایعه احتمال حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده افغانستان را رد کرد.سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد که یک دیپلمات افغانی الاصل است، به تلویزیون آریانا گفت: "من در ظرف چند ماه آینده، از مقام رسمی خود کناره گیری می کنم و به یک حرفه خصوصی می پرد ازم".زلمی خلیلزاد، که پیشتر به عنوان سفیر ایالات متحده در افغانستان و عراق مشغول به کار بود، در ماه اپریل (آوریل) سال 2007 میلادی، کار خود را در مقام نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد آغاز کرد.

خلیلزاد از مقام خود در سازمان ملل استعفا می دهد

کوشنر: مسئله افغانستان بدون همکاری پاکستان حل نمی شود

برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه، که در افغانستان به سر می برد گفته است درگیری ها در افغانستان بدون دخالت بیشتر پاکستان حل نخواهد شد.آقای کوشنر در آخرین روز سفر خود به افغانستان، به قندهار سفر کرده و این سخنان را در جمع سربازان ناتو در این شهر بیان کرده سات.آقای کوشنر به طور خاص به مرزهای پر خلل و فرج بین افغانستان و پاکستان اشاره کرد که باعث می شود جنگجویان بتوانند به راحتی بین دو کشور تردد کنند.آقای کوشنر گفت این موضوع را در دیدار دیروز خود با حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان، مطرح کرده و قصد دارد به همین منظور با نمایندگانی از دولت پاکستان دیدار کند.

کوشنر: مسئله افغانستان بدون دخالت پاکستان حل نمی شود

روابط بین دین و سیاست در جوامع امروزی

روابط بین دین و سیاست امروزه دارای اقسام و طیف گسترده‌ای در میان حکومتهای جهان است. از یک سو در برخی کشورها همانند ترکیه و فرانسه، جدایی دین از سیاست تا حدی پیش رفته‌است که از ورود دین و مذهب در دولت بشدت حراست می‌گردد، و از سوی دیگر، در بسیاری کشورها همانند ایران قوانین و زمامداری کشور بر اساس شریعت و قوانین اسلام پایه گذاری گردیده‌است. و البته در بسیاری از کشورها همانند ایالات متحده آمریکا، این روابط کمابیش حد واسطی بین این دو دیدگاه هستند.

حتی در کشورهای بظاهر سکولار نیز، روابط دین و سیاست همچنان دیده میشود. در انگلستان، بر طبق قوانین مرسوم، ملکه این کشور رهبر کلیسای انگلیس نیز هست، و در آلمان کلیساها رسما از دولت کمک دریافت می کنند. حتی در هندوستان نیز، بعد از گذشت نیم قرن از درگذشت گاندی، دولت واجپایی (VJP) خود را دولتی هندو خوانده است.

«اسلام آمریکایی این بود که ملاها باید بروند درسشان را بخوانند، چه کار دارند با سیاست...از بس تزریق شده بود در این مغزها که باورشان آمده بود که باید برویم در مدرسه درس بخوانیم و چه کار داریم به این که به ملت چه می‌گذرد...امر حکومت با قیصر است بما چه ربطی دارد!»

آزادی بیان به معنای اهانت به مقدسات نیست!!!

آزادی بیان به معنای اهانت به مقدسات نیست!!!

عوامل جغرافیایی و تاریخی در سیاست گزینی و روابط خارجی افغانستان

سرزمین کنونی افغانستان بمثابه بخشی از آریانای بزرگ و خراسان تاریخی از لحاظ موقعیت جغرافیایی و جیوپولیتیک خود در یکی از مهمترین چارراههای تبادله فرهنگ، بازرگانی، بستر مهاجرتهای گسترده مردمان آسیای مرکزی، تهاجمات و جهانگشایی ها از اهمیت به سزایی برخودار است. ساختار جیوفزیکی این سرزمین در گرهگاه مسیرهای تجارتی کاروانهایابریشم

با توجه به موقعیت کوههای صعب العبور تیانشان و همالیا در شرق کوتاهترین راه توصل بین آسیای میانه تا نیم قاره هندوستان، سرزمین حوزه مدیترانه و ایران با چین، و کشورهای جنوبشرق آسیا را بوجود آورده است. درک و تحلیل واقعی این موقعیت میتواند به همگرایی و تساند دوستانه کشورهای منطقه کمک به سزایی نماید.

در ادامه مقاله:عوامل جغرافیایی و تاریخی در سیاست گزینی و روابط خارجی

گلوبالیسم یا جهانی شدن

معنای لغوی

گلوبالیسم یا جهانی شدن واژه ایست که امروزه در همه جا بر سرزبانهاست. به همان اندازه که ایدئولوژی «مارکسیستی» بحث و جدل های داغی را میان اندیشمندان و اندیشه وران مختلف سبب شد، پدیدهء جهانی شدن نیز از اواخر قرن بیستم، زمینه ساز تعارض و تعاطی میان افکار جانبداران و مخالفان این پدیده و یا فرآیند گردید که با گرمی در شروع قرن 21 پی گرفته می شود.

در برگردانی و انتخاب کلمهء جهانی شدن در زبان فارسی تا اندازه ای ابهام وجود دارد. سوال اینست که آیا این واژه صرف ترجمه فرانسوی Modialisation است یا چیزی بیشتر. زیرا اگر جهانی شدن برابر با Globalization انگلیسی گذاشته شود، با توجه به ریشهء لاتین کلمه Globe که در فارسی دری کره معنا میدهد و جهان که همسنخUniverse   است، پس کلمهء Globalization در چنین وریانت باید برابر کروی شدن یا سیاره شدن باشد، نه جهانی شدن. اما Globalization باید از ریشهء دیگر یعنی Global گرفته شده باشد که معنای جهانگیر و همه گیر را میدهد و آقای داریوش آشوری آنرا برابر با جهانگیر گرائی و جهانگیر کردن گذاشته است (3). چنانچه Globalisirung آلمانی نیز همین مفهوم را تداعی میکند...

قابل یادآوری است که برای جلوگیری از مغشوشیت، ما  به ناچار واژهء «جهانی شدن» را همینطور که گذاشته شده  و اکنون یک تصوری از آن ساخته شده، قبول میکنیم؛ اما  در آینده ترجیح میدهیم تا هردو کلمهء گلوبالیسم و یا جهانی شدن را بکار بریم ، که مفهوم را دقیقتر بیان میدارد و از ایجاد سردرگمی برای خواننده میکاهد. به هرحال هردو، هم گلوبالیسم و هم جهانی شدن، واژگانی اند که اکنون  در زبان ما آرام آرام جا افتاده اند واثرات آن به حیث یک فرآیند، ازمدتهاست که به صورت یک واقعیت اجتناب ناپذیر درزندگی ما قابل لمس گردیده و گریز از پیامد های آن ناممکن است. بنابرین بکارگیری آن ها به معنای پرداختن به فراگردی است که هم در عرصهء اقتصادی  یا سیاسی، هم فرهنگی و به طور کل تمام زندگی روی میدهد.

ازینرو شناخت تاریخی، ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن به ویژه برای کشور جامعهء ما خیلی ضروری و دارای اهمیت حیاتی است.

 

ـ2ـ

تاریخچه

 

حداقل دوتا نظر عمده در بارهء تاریخ جهانی شدن  (گلوبالیسم) وجود دارد. عده ای را عقیده براینست که این پدیده دارای قدمت تاریخی چند صد ساله می باشد و دیگران آنرا نو می شمارند. ما میکوشیم تا بالای هردو نظر به شکل کوتاه مکث نماییم.

 

الف ـ نظریه اول یا قدمت تاریخی جهانی شدن

جانبداران نظریهء قدمت تاریخی به این باور اند که پروژهء جهانی شدن (گلوبالیسم) از حدود 400 سال قبل آغاز گردید. این پدیده با جریان مدرنیسم همریخت شده زیرا از جملهء شاخصه های مدرنیته یکی هم همگانیت و جهانیگیری Universalism آن می باشد، که یک فرآیند برگشت ناپذیر است.  مدرنیسم پدیده و جریانی بود که در غرب آغاز شد؛ جهان را درنوردید؛ به مانند یک انقلاب همه چیز را زیر و زبر کرد و همگانی شد.

مالکوم واترز یکی از نظریه پردازان گفتمان جهانی شدن (گلوبالیسم) می گوید که: «برخی ابعاد  جهانی شدن (گلوبالیسم) همیشه به وقوع پیوسته است. اما تا نیمهء هزارهء دوم توسعهء این ابعاد پیوسته منظم نبوده است. گلوبالیسم بطور نامنظم از طریق توسعه امپراتوری های مختلف قدیمی، غارت، تاراج و تجارت دریایی و نیز گسترش آرمان های مذهبی تحول یافته است و نیز باید اشاره کرد که توسعهء خطی جهانی شدن (گلوبالیسم) ، که ما امروز شاهد آن هستیم در قرن 15 و 16 یعنی آغاز «عصر جدید» شروع شده است.» (4)

به اساس طرفداران این نظریه، تکنولوژی و فنونی که ما امروز شاهد آن هستیم، از لحاظ فلسفی نتیجه افکار «دکارت» و «بیکن»، و از لحاظ علمی حاصل افکار «گالیله»، «کپلر» ... هستند؛ در حوزه زیست شناسی «هرمن»، فیزیک «نیوتن»، در رشته روانشناسی «فروید» تحولات و تاثیرات بزرگی بر تغییرات جهانی ایجاد کده اند. همهء اینها دستآورد های داشته اند که جهانشمول شده اند. (5)

در گسترهء جامعه شناسی، گفته می شود که گلوبالیسم حاصل رشد اجتماعی می باشد. به ویژه این بحث در میان مخالفین جهانی شدن (گلوبالیسم) خیلی جدی قابل پرداخت بوده و استدلال می نمایند که یکی از اندیشه وران سوسیالیسم تخیلی «سن سیمون» دریافت که صنعتی شدن عامل پیشبرد رفتار های مشابه در درون فرهنگ های متنوع اروپایی بوده است. به نظر سن سیمون تسریع یک  چنین فرآیند مستلزم نوعی انترناسیونالیسم آرمانی است، که شامل حکومت پان اروپایی و یک فلسفهء جهانی مبتنی بر انسانیت خواهد شد. (6)

عقاید سن سیمون توسط آگوست کنت و کارل مارکس تفسیر های متفاوت یافت. مارکس در اثرش «نقد اقتصاد سیاسی»، جهانی شدن سرمایه در اینده را پیشگویی میکند: « جهانی شدن (گلوبالیسم) ، قدرت طبقهء سرمایه دار را به شدت افزایش میدهد و بازار های جدیدی را برای آنها فراهم می آورد. در واقع کشف قارهء امریکا و گسترش راه های دریایی به سوی آسیا، موجب ایجاد یک بازار جهانی برای سرمایه شد.» (7)

مارکس همچنان به وابستگی متقابل ملت ها اشاره  می کند و پایان حیات دولت ـ ملت را از راه دسترسی پرولتاریا به قدرت و نابودی تمام نهاد های سرمایه داری پیش می کشد، که متناسب به آن استثمار فرد از فرد، یک ملت توسط ملت دیگر پایان خواهد یافت.

ماکس وبر عقلانیت را به عنوان «حلال جهانی شدن» می دانست. او معتقد بود که «عقلانیت از پروتستانتیسم آغاز شد و به تمام فرهنگ های اروپایی سرایت کرد و توانست تمام متفکرین نوگرا را در این چارچوب فکری محدود کند.»

امیل دورکهایم با استفاده از میراث اتدیشمندان بالا، دست به ایجاد نظریهء «تمایز فرهنگ» زد. او استدلال میکرد که تا حدی که جوامع از لحاظ ساختاری از یکدیگر متمایز می شوند، تعهد نسبت به نهاد های نظیر دولت باید تضعیف گردد؛ زیرا دولتها در قلمرو خود بسیار تنگ نظر و متعصب هستند. آگاهی جمعی به منظور دربرگرفتن تنوع داخلی جوامع باید بشدت تضعیف شود و به صورت انتزاعی در بیاید. از تمام این موارد موارد چنین بر می آید که صنعتی شدن موجب تضعیف تعهدات جمعی میشود و راه را برای کاهش اهمیت مرز ها در بین جوامع باز میکند.

با این خلاصه باید گفت که طرفداران نظریه قدامت هنوز با حرارت زیاد میگویند که پدیدهء جهانی شدن (گلوبالیسم) ، که ما امروز شاهد آن هستیم، مرحله یا جریانی است که از قدیم شروع شده  و اکنون شکلی جدیدی به خود گرفته و علت این شکل گیری نوین  یا به عبارهء دگر موتور محرکهء این تغییرات، در انکشاف فن آوری و ارتباطات نهفته است.

 

ب ـ نظریه دوم یا طرفداران نظریه جهانی شدن به حیث جریان جدید

 

جانبداران  نظریه دوم به این باور اند که ارچند جهانی شدن (گلوبالیسم) ریشه در مدرنیسم دارد، آنچی که یورگن هابرماس آنرا «پروژه مدرنیته» می نامد، ولی فی نفسه یک جریان جدید است و دارای ریشه های تاریخی نیست. بنابرین مختصات آن هنوز در حال ارزیابی بوده و تعریف جامع و قانع از آن بدست نیامده است.

اینها به این باور اند که پس از آغاز فرآیند مدرنیته و به ویژه از قرن 16 به بعد، انقلابات متعددی در جهان به وقوع پیوسته که همه در دگرگون سازی و جدید سازی سیمای جهان نقش بارز داشته اند، و جریان جهانی شدن (گلوبالیسم) نیز از این دست است. این فراگرد یا این پدیده تاثیر فراوانی بر زندگی شخصی، اجتماعی، علمی، ملیتی ... انسانها داشته و با دقت باید مورد بررسی قرار گیرد.

آنتونی گیدنز، جامعه شناس پرآوازهء انگلیسی بر دو رویداد معاصر که تاثیری مستقیم بر جهانی شدن (گلوبالیسم) داشته است اشاره می کند. یکی اینکه جهانی شدن (گلوبالیسم)  قبل از همه، از نتیجهء تحولاتی که در دههء 1960در نظام ارتباطی به وقع پیوست متاثر گردید ـ در این راستا می شود از موجودیت بیش از 200 ماهواره بر فراز زمین، که اطلاعات متنابهی را اخذ و پخش می نمایند، یاد نمود.

رویداد  دوم ناشی از سقوط کمونیسم اتحاد شوروی می شود. گیدنز این امر را تصادفی نمی داند. به نظر او «تا حوالی سالهای اول دههء 70، اتحادشوروی و کشور های اروپای شرقی از نظر رشد اقتصادی با غرب قابل قیاس بودند. اما بعدتر این کشور ها احساس کردند که به سرعت عقب افتاده می روند. سیستم شوروی با تاکید بر ادارهء دولتی، شرکت ها و صنایع سنگین نمی توانست با اقتصاد الکترونیک جهانی رقابت کند. کنترول فرهنگی و ایدئولوژیک و آنچی که اقتدار سیاسی کمونیستی برآن استوار بود، نمی توانست در قلمرو رسانه های جهانی  وظیفه انجام دهد.

رژیم های شوروی و اروپای شرقی قادر نبودند، از پخش برنامه های رادیویی  و تلویزیونی غربی جلوگیری کند. تلویزیون نقش مهم و مستقیمی در انقلابات 1989، که به درستی «انقلابات تلویزیونی» نامیده شده اند، بازی کرد. اعتراضات خیابانی که در یک کشور اتفاق می افتاد، در دیگر کشور ها به سرعت قابل دیدن بود. شماری زیادی از بینندگان و شنوندگان، پس از تماشای اعتراضات، خود به موج معترضین می پیوستند. (8)

بدینگونه به نظر گیدنز دو رویداد مذکورـ انقلاب اطلاعاتی ـ که طرفداران قدمت جهانی شدن نیز بدان اعتراف دارند از یکسو و فروپاشی شوروی از سوی دیگر سبب تسریع فراگرد جهانی شدن (گلوبالیسم) شد، که تغییرات بنیادین سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در اخیر 1980 و 1990 به بار آورد.

اندیشه پرداز دیگر جهانی شدن رونالد رابرتسون است که مدت زیادی در عرصه جهانی شدن قلم فرسایی میکند. (9) او با برخورد تاریخگرایانه به فرآیند جهانی شدن، آنرا اقتصادی میداند. و بیشتر از روش های گیدنزی به حیث اندیشمند پیشکسوت جهانی شدن، مایه میگیرد.

جهانی شدن، روابط بین الملل و آینده افغانستان

آغاز هزاره سوم میلادی، سرآغاز دگرگونی در تصور ها و اندیشه های انسانها از جهانی، که دو جنگ هولناک و نیز «جنگ سرد» را پشت سر خویش گذاشت و سرآغاز فصل جدیدی از تاریخ را رقم زد، پنداشته می شود.

عده یی پیش زمینه های این دگرگونی ها را از زمان غلبهء دموکراسی، به کمک ستالین، بر فاشیسم و نازیسم هیتلری می دانند؛ و عده یی هم در پیروزی غرب در «جنگ سرد» و فروپاشی کمونیسم شوروی، که منجر به «پایان ایدئولوژی» و یا به گفته فوکویاما «پایان تاریخ» (1) شد.

اما سقوط امپراتوری شوروی، که کارشناسان آنرا به «زمین لرزه» تشبیه کرده بودند، چند پدیدهء مهم را در سطح جهان زایید: یکی خلاء ایدئولوژیکی پسا شوروی، که سبب گرایش بیشتر کشور ها و مردمان   ـ به ویژه نو به استقلال رسیده ـ پس از دههء 90 به ملی گرایی گردید. اگر ما این گرایش را نوعی تلاش برای هویت یابی و خودآگاهی ملی بنامیم، در پس آن عقبگردی را میتوان دید که پارادایم تاریخی آن، به رویداد های میان دو  جنگ  جهانی بر میگردد ـ یعنی گرایش به ناسیونالیزم.

ساموئیل هانتینگتون، ازاین  رویدادها و گرایش ها، نتیجه گیری ای را بدست داد که منجر به تقسیم بندی هشت تمدن جهانی بر پایه ای وابستگی های مذهبی گردید. (2) بر اساس تز هانتینگتون تنش ها و رویارویی های آیندهء جهان ناشی از گوناگونی تمدن ها خواهد بود که  ریشه در مذاهب دارند.

دودیگر تعدیل جهان دو قطبی به چند قطبی و حتا یک قطبی. نظم «جدید میترنیخی» که در نتیجهء موجودیت دو نظام باهم متوازن ولی متعارض بلوک شرق و غرب برقرار گردیده بود، پس از پایان ابرقدرت شوروی منجر به ایجاد  کشمکش های سیاسی و نظامی به منظور گسترش حوزه های نفوذی میان بازیگران قدیم و جدید در عرصهء بین المللی  گردید.

و سه دیگر ، زمینهء رهایی مهار گسیختهء کاپیتال  و رشد و تسریع پدیدهء گلوبالیسم یا جهانی شدن. با فروپاشی شوروی، کاپیتال بر حوزه هایی که قبل امکان گسترش آن ناممکن پنداشته می شد، گسترش یافت و تمام کشورهایی را که در حوزهء نفوذ اقتصاد دولتی و «سوسیالیسم واقعا موجود» قرار داشتند، درنوردید. بدینگونه کاپیتال جهانگیر شد که بیشتر بر روند های صلح آمیز اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تکیه دارد.

موج جهانی شدن اگر از یکسو دارای جنبه های مثبت است، از سوی دیگر جهت منفی خود را نیز به سرعت در عرصه های سیاسی، اجتماعی، حقوقی وغیره متبارز ساخت.  جهانی شدن، کاپیتالیسم را در جهان تا انجایی گسترش داده است که فراتر رفتن آن حداقل اکنون موجود نیست . و «آنتونیو نگری» ایتالیایی آنرا پایان عصر امپریالیسم و سرآغاز فصل جدیدی  به نام «امپایر» خواند. عصر امپایر یا امپریال دارای یک هدف یعنی تفوق بر جهان از طریق شرکت های فراملتی است. نماد های این عصر یکی افزایش نقش غیر قابل کنترول شرکت های فراملتی و نهاد های مالی بین المللی؛ دیگر گرایش به سوی تضعیف و پایان دولت ـ ملتها و بالاخره  گسترش جامعهء جهانی تا آن حدی، که شهروندان آن از حیطهء کشور های شان فراتر رفته و در فضای مجازی و نامشخص به شهروندان جهانی مبدل شوند، می باشد. این فرآیند جهان را «یکپارچه» می سازد و «دهکدهء جهانی» را پدید می آورد. برای مبانی اندیشه ای این فرآیند رویکرد های ایدئولوژیکی هم نئولیبرالیستی و هم نئوکانسرواتیستی زاده شدند، که عصر امپریال برپایه و سنگبنای آن عمل خواهد کرد.

بدینگونه ما وارد عصر پیچیده یی شده ایم که هنوز نمی دانیم آیا مایه یی پیشرفت خواهد شد یا مانع آن!؟

به هرحال ما میخواهیم با این مؤلفه ها تماس بگیریم و در همپیوندی با آن مسایل بین المللی و کشوری مانرا بررسی کنیم. گرانیکای این مباحث، ایالات متحده امریکا به حیث یگانه ابر قدرت خواهد بود، که اندیشه ها و تحولات جهانی نیز برمدار خواستها و انکشاف های درونی آن کشور در حرکت اند. همچنان در تمام بحث ها کوشش خواهد شد تا از روش حرکت انتزاع به سوی مشخص و یا مجرد استفاده شود. همچنین تلاش تلاش شده تا از روش ژنتیک ـ تاریخیhistorisch – genetesche Method  بهره گرفته شود، که سیر رویداد ها را از زایش تا بلوغ بررسی می کند.

برخورد با رسانههای تصویری انگیزهی سیاسی یا دینی

در این اواخر پخش سریالهای خارجی از طریق شبکههای تلویزیونی داخلی نگرانی برخی حلقات سیاسی و مذهبی را برانگیخته است. این حلقات خواهان تعطیلی این سریالها که اکثرا هندی میباشند، شدهاند.
به اعتقاد شماری از روحانیون و اعضای مجلس نمایندگان پخش این سریالها خلاف فرهنگ این کشور و شریعت اسلامی است، جوانان را به بیراهه میکشاند.
این موضوع که در مجلس نمایندگان نیز در چند روز گذشته مطرح شده است، اما تاکنون جنبه قانونی به خود نگرفته و شماری از نمایندگان میگویند که بحث روی عدم پخش سریالهای خارجی که خلاف فرهنگ و شریعت اسلامی پنداشته میشوند، به عنوان پیشنهاد به حکومت بوده است.
ادامه مطلب ...

آرای انتقادی ارسطو نسبت به افلاطون

ارسطو (322-384 ق.م ) از لحاظ تاریخی آخرین اندیشمند بزرگ یونان باستان است . اثار وی را می توان در چهار حوزه تقسیم نمود :

1-   کتاب های منطقی که عبارتند از مقولات ، جدلیات ، آنالوطیای اول و دوم ، قضایا ، ابطال مغالطات این مجموعه با عنوان ارغنون یعنی ابزار درست اندیشیدن نامیده شده است

2-   دسته دوم کتاب های علمی : طبیعات ، درباره آسمان ، کون و فساد ، علم کائنات جو ، تاریخ طبیعی ، درباره نفس ، اجزای حیوانات ، حرکات حیوانات ، تولد حیوانات ،

3-      دسته سوم با عنوان کتب صنایع : خطابه ، شعر

4-      کتاب های فلسفی محض:  اخلاق ، سیاست ، ما بعد الطبیعه .

ادامه مطلب ...

واقع‌گرایی (رئالیسم)

رئالیسم در هنرهای تصویری و ادبیات٬ نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه هستند٬ بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون. این واژه همچنین برای شرح کارهای هنری که برای آشکار‌کردن راستی٬ چیزهایی چون زشتی و پستی را تایید کرده‌اند نیز به کار می‌رود.
رئالیسم همچنین اشاره به جنبش فرهنگی میانه قرن ۱۹ دارد که از فرانسه ریشه گرفت و گونهء هنری سرشناس تا اواخر قرن ۱۹ بود. با آشنایی با عکاسی٬ این منبع جدید دیداری شور ساخت چیزهایی که همچون واقعیت بودند را در مردم زنده کرد و این جنبش هنری شکوفا شد. رئالیسم به شدت با رومانتیسیسم مخالف بود.

ادامه مطلب ...

آنارشیسم

آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعه‌ای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است.

آنارشی مشتق از واژهٔ یونانی anarkos به معنای 'بدون رئیس' است. رویکرد عام آنارشیست‌ها تأکید بر این نکته‌است که می‌توان بدون ساختارهای مقیدکننده یا محدودیت زا زندگی نیکویی داشت. هر سازمان یا اخلاقیاتی که با آزادی انتخاب شیوهٔ زندگی در تعارض باشد باید مورد حمله، انتقاد و نفی قرار گیرد. پس مسئلهٔ مهم آنارشیست‌ها تعریف موانع و ساختارهای تصنعی و تمایز دادن آنها از ساختارهای طبیعی یا فعالیت‌های اختیاری است.

ادامه مطلب ...

امپریالیسم

اَمپـِریالیسم طرفداری از حکومت امپراتوری. سیاستی که مرام وی بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهای دیگر است. رژیمی که بر اثر از میان رفتن خرده‌سرمایه‌داری داخلی و پدید آمدن تراست‌ها و کارتل‌ها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و برای بدست آوردن مستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند.

ادامه مطلب ...

آزادی اجتماعات(لیبرالیسم)

اصطلاح لیبرالیسم برگرفته از ریشه لاتینی Liber به معنای آزادی است. لیبرالیسم در قاموس سیاسی نظریه‌ای است که خواهان حفظ درجاتی از آزادی در برابر هر نهادی است که تهدید کننده آزادی بشر باشد. لیبرالیسم در زمینه اندیشه‌های اقتصادی، به معنای مقاومت در برابر تسلط دولت بر حیات اقتصادی در برابر هر نوع انحصار و مداخله دولت در تولید و توزیع ثروت است. اصطلاح دیگری که در این رابطه وجود دارد، لیبرالیسم مذهبی است که به معنای اعتقاد به حق هر کس در انتخاب راه پرستش خداوند یا بی ایمانی است . لیبرالیسم از سویی به یک جریان سیاسی بورژوازی اطلاق می‌شد که در عصر مترقی بودن آن یعنی در زمانی که سرمایه‌داری صنعتی علیه اشرافیت فئودالی مبارزه می‌کرد و درصدد گرفتن قدرت بود، به وجود آمد و رشد کرد .

ادامه مطلب ...

اجزای لیبرالیسم

«لیبرالیسم»، مؤلف از اجزایی است که از ترکیب آنها، این نظام فکری ساخته می‌شود، این اجزاء به قرار زیرند:

۱- بدبینی به قدرت (خصوصاً قدرت مطلقه) و کوشش جهت مهار قدرت دولت از طریق: • دموکراتیک کردن دولت: دولت دموکراتیک بیشترین بخت و امکان را برای تأمین آزادی و برابری دارد. دولت دموکراتیک از نظر لیبرال‌ها ”دولت حداقلی“ است. دولتی است که مدام کوچک می‌شود. حوزه‌ فعالیت آن محدود و از نظر قانونی به شدت تعیین شده و تحت نظارت است.

ادامه مطلب ...